یکشنبه، مهر ۲۸

از دانشگاه نورتریج کالیفرنیا تا بند 209



اولین تصویری که باشنیدن نام عشا در ذهنم خودنمایی می کنه همین لبخند و صمیمیتی هست که در نگاهش موج می زنه .. همراهی گرمش با دوستان کمپینی در این مدت که مهمان ایران بود مثال زدنی بود. اولین بار که عشا رو دیدم روزی بود که دادگاه خودم برگزار شد و به من اینطور معرفی شد:"یکی از بچه های کمپین کالیفرنیا که برای تحقیق در مورد پایان نامه اش به ایران اومده." دغدغه های مشترک و نام کمپین همیشه بهانه ی ساده و خوبی هست که حضور هر فرد تازه در جمع ما رو تبدیل به حضوری صمیمانه می کنه و حضور همدلانه ی عشا در جمع بچه های کمپین تهران در این مدت حس خوبی به ما می داد.

تلاش بیهوده ای می کنم که برای یک لحظه خودم رو به جای مادر و پدر عشا بگذارم که با چه اضطرابی این روزها و شب های بی خبری از عزیزشون رو سر می کنند و با شروع هر روز تلاششون برای گرفتن توضیح کوتاهی در مورد اتهامی که به دخترشون وارد شده از دادگاه انقلاب بی نتیجه می مونه. اما همون روال همیشگی که در حال بازپرسی هستند و باز هم هیچ مقامی پاسخ گو نخواهد بود تا این روزهای پر از انتظار و التهاب طی بشن و دست کم توضیحی داده بشه که چرا و به چه دلیلی و یا ارتکاب به چه جرمی عشا باید در زندان اوین باشه. حداقلی ترین حقی که بر اساس قانون همین مملکت بی سر و سامان باید در اختیار عشا قرار بگیره حق ملاقات با خانواده و وکیلش هست در حالی در این مدت بیش از چند تماس خیلی کوتاه نداشته.

کمپینی های زیادی در دو سال اخیر بازداشت شدند. به شنیدن نام اوین تقریبا عادت کردیم که هر از گاهی یکی از بچه ها برای یک تور تحقیقاتی زنان سر از اوین در میاره .. اوایل که بند عمومی بعد بند مالی و بعد از یه مدت نگهداری موقت در بازداشتگاه نمور و کثیف وزرا و حالا عشای عزیز ما که مستقیم بدون هیچ توضیحی به خود و یا خانواده ش منتقل می شه به بند 209 اوین!

دوستانمون در کمپین کالیفرنیا با استادهای دانشگاه عشا مصاحبه کردند + و + نکته ی جالب در این مصاحبه ها تعجب استادان عشا از نحوه بازداشت او بود که یک بار دیگه به من یادآوری کرد حقوق ما زنان در ایران با حقوق زنان در سایر کشورهای این کره ی خاکی چقدر متفاوته!


شیوه های برخوردشون انگار عوض شده اما حکایت همان حکایت قدیمی مقابله با زنانی هست که برابری طبیعی ترین و اولین خواسته شون هست ولی هر روز باید نیروی بیشتری رو صرف مقاومت و عبور از سدهای عجیب و غریب کنند. تلاش برای مطالبه کردن سهم برابری خواهانه از عرصه ی عمومی اگر بهانه ای بود برای این که این فضا رو از برابری خواهان دریغ کنند حالا کار به تعرض به عرصه ی خصوصی و خانه ها کشیده . این بازداشت نامتعارف و عجیب باعث نگرانی همه شده و برای هر کدوم از ما که شنیدیم باور کردنی نبود: تعقیب در اتوبان و توقف ماشینی که مرتکب خلاف رانندگی هم نشده بعد بازرسی منزل با حکمی که از پیش در جیب ماموران امنیتی بوده و در نهایت ضبط و توقیف کامپیوتر و فیلم هایی که برای پروژه ی پایان نامه دانشگاهش گرفته بود.


نوشته ی زیبای عشا از مراسم مهرگان سال گذشته در کالیفرنیا: میان ماه من تا ماه گردن